باز هم خبر تصادف و کشته شدن یک دانشجوی بیگناه روبروی
دانشگاه آزاد میبد در شهر پیچیده است. برای همشهریهای میبدی این اولین باری نیست
که چنین خبری را می شنوند بلکه به محض شنیدن می گویند: واااای دوباره اینجا...؟!
باز هم خبر تصادف و کشته شدن یک دانشجوی بیگناه روبروی
دانشگاه آزاد میبد در شهر پیچیده است. برای همشهریهای میبدی این اولین باری نیست
که چنین خبری را می شنوند بلکه به محض شنیدن می گویند: واااای دوباره اینجا...؟!
قتی به حرم حضرت ابوالفضل(ع) رسیدم کتابچه دعا را
باز کردم و زیارتنامه ها را با معنی خواندم. به انتهای کتابچه دعا که رسیدم به نام
چند تن از علما و سادات مدفون در حرم ابالفضل(ع) برخوردم. اسامی هشت تن از علما را
ذکر کرده بود که دونفر از آنها میبدی بودند...
در فضای کنونی کشور ما شاید کم نباشند تعداد افرادی که از اصول انقلاب اسلامی که خودشان در ابتدا در شکل گیری آن علمداری می کردند و برای پیروزی آن گام برمی داشتند و به نوعی یار و یاور امام راحل بودند، کم کم فاصله گرفته اند و دچار آفاتی همچون رفاه طلبی، جاه طلبی و قدرت نمایی و غیره شده اند.
امیدوارم متن زیر جسارتی به شعرا و سرایندگان معزز نباشد چراکه متاسفانه نگارنده حقیر شاعر نیستم و شعری هم تاکنون نگفته ام.اما نمی دانم چه شد که وقتی قلم به دست گرفتم تا نجوایی داشته باشم، شعروار زمزمه شد. با عرض معذرت از تمامی شاعران و نویسندگان.
بی شک کسی بخاطر این فاجعه بی سابقه دلارام نیست و هرکس بویی از انسانیت برده باشد نه تنها بر عاملین و مقصرین تعمدی این حادثه لعن و نفرین می کند، غمی سنگین از کشتار عجیب مسلمانان نیز بر قلبش می نشیند.
مگر ممکن است انسان با خدای خود در لحظه مرگ دشن شود و بخواهد از وی فرار کند حال آنکه خداپرست هم باشد؟
به گزارش خبرنگار میبدما، همانطور که در تصاویر زیر مشاهده می کنید، خرابه های زیادی در سطح شهر بدون لحاظ آثار سوئی که برجای گذاشته است بعنوان آثار باستانی و میراث فرهنگی شهر ما برچسب خورده است و هیچکس حتی صاحب ملک آن حق تغییر یا تخریب آن را ندارد بگونه ای که بسیاری از موارد حتی شهرداری نیز بدون اجازه و هماهنگی با اداره میراث فرهنگی هرچند شکایات زیادی از طرف مردم بشود حق دست زدن به خرابه ها را ندارد.
بیست و ششم همین ماه تصادفی در جاده ی سنتو دقیقا زیر پل شمسی محور یزد-میبد رخ داد. در این حادثه¬ یک نفر همانجا جان باخت و یک نفر دیگر هم بدلیل ضربه مغزی به بیمارستان میبد برده شد. ما هم با آمبولانس، خانم همان مردی که فوت شده بود را به بیمارستان منتقل می کردیم. خودم دیدم که شوهرش فوت کرده بود و مردم روی بدن بی جانش پتویی انداخته بودند...
متاسفانه این روزها بازار تبلیغات پیامکی در کشور ما به نحو افسارگسیخته ای باعث مزاحمت در اوقات مردم در استفاده از گوشی های همراه شده است. احتمالا این موضوع بدلیل بحث درآمدزایی خوبی که دارد، مانع از این شده است که شرکت مخابرات و ارگانهای مربوطه اقدامی جهت قطع پیامکهای تبلیغاتی بکنند و یا حداقل در جهت نظارت و یا محدودیت ارسال پیامکهای تبلیغاتی بی ارزش برنامه ای داشته باشند، به گونه ای که روز به روز بر سامانه هایی که به بانک شماره های سیم کارتها دسترسی دارند افزوده می شود و هرگونه پیامک بی خاصیتی را ارسال می کنند.
1- ایرانیان همیشه لبخند بر لب ندارند!
2- فرصتی برای ساخت پناهگاه نمانده است به فکر رزرو هواپیمای سریع السیر باشید، اگر نتوانید در دریای مدیترانه شنا کنید، موشک فتح و شهاب ما شما را تا کاخ سفید همراهی خواهند کرد!
اخیرا فصل جدیدی از مسابقات فوتبال استان شروع شده است. چندروز پیش توفیقی اجباری برایم پیش آمد تا به تماشای یکی از مسابقات به میزبانی میبد بروم. در زیر گزارشی کوتاه از ضیافت دوساعته من در تماشای فوتبال است.